سید حسین نصر (حفظه الله) در کتاب "معرفت و امر قدسی" می گوید "vulgarization" در فرانسه به معنی عامه فهم کردن یک معرفت یا موضوع سخت است و در انگلیسی به معنی مبتذل کردن. بعد می گوید که این دو در عالم واقع به دنبال هم می آیند. یعنی زمانی که شما مثلا یک امر روحانی را که فهم آن نیاز به معرفت خاص دارد تنزیل می دهید برای آن که عامه فهمش کنید، مبتذل می شود. این ها را گفتم تا برسیم به حکایت دوستمان آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران.
عمیقا اتفاق بالا در مورد حرف ایشان در ارتباط با زلزله صدق می کند. وقتی ایشان از تریبون نماز جمعه، تریبونی که جای گفتن درس های خاص حوزوی نیست، می آید و یک درس قرآنی را تا این حد تنزل می دهد که : روسری تان را درست کنید تا زلزله نیاید، معلوم است که مضحکه ی عام می شود.آقای صدیقی به گونه ای این مسئله را عنوان کرده که انگار خدا زلزله می فرستد و بعد هم نامه ای پشتش از آسمان می آید که: این هم جواب بی عفتی شما. آن جنبش محترم که در غرب ایجاد شد تحت عنوان "بوب کوئک" محصول ارائه ی این تصویر ابلهانه از معارف دینی ماست. حال بیا و برای یک عده که تنها هدف شان خندیدن و مسخره کردن است توضیح بده که ولله این طور نیست.
این روزها دفاع از بعضی چیزها سخت شده. مخصوصا وقتی عده ای می آیند و لطیفه وار آن را برای مردم می گویند. خیلی وقت ها آدم ترجیح می دهد سکوت کند.
دوس نداشتم نظرتوا
پاسخحذفچون
1.اون خارجیا رو یه آدمایی دونستی که می خوان مسخره کنن و با لودگی بگذرونن
2. آقای صدیقی عامدانه تنزل داده بود این بحثو
3. خیلی پیش زمینه هاپشت این قضیه بود، مثل جنبش زنان و رابطش با برهنگی
4. این یه تفکر سنتی شیعه است که خدا رو به صورت قاضی می بینن، و جالبه که تو خارج ان یکی از مهم ترین ویژگی های شیعه دونسته شده
shayad doostemoon ham ghazie ro be soorat aamme-pasandesh gerefte. Be har hal haraji nist
پاسخحذفمحمودی وقتی گفتم آدم نمی تونه بهشون توضیح بده قطعا منظورم خارجیا نبودن. همین ایرانی های خودمون رو می گم
پاسخحذفخوب من در مورد عامدانه بودن یا نبودنش بحث نکردم گفتم این تنزل دادن مصیبته، حالا یا از عمد داده که بده یا خودش هم نفهمیده که بعیده
ربط ۳ و ۴ رو به نتیجه گیری خودم نفهمیدم
در مورد بند دوم که حرفی نیست، حق با توئه.ء
پاسخحذفدر مورد بند اول، به نظرم "هر امری که برای فهمش نیاز به معرفت خاص هست لزوماً وقتی عامه فهمش می کنیم، مبتذل نمی شود". یعنی شاید همه آن را به یک اندازه درک نکنند و هرکس در حد فهم خود برداشت کند، ولی در ذهن هیچ کس به ابتذال کشیده نمی شود. من بعضی حقایق قرآن رو مصداق حرفم می دونم.
در مورد مصداقی که این بالا گفتن در ذهن "هیچ کس" مخالفم
پاسخحذفگفتی دفاع از برخی چیزها سخت شده. اما دلیلش چیه؟ این حرف مهمتریه تا این چیزهایی که نوشتی.
پاسخحذفبه نظر من دلیلش (یکی از دلایلاش!) اینه که آدمهایی که این چیزها رو مسخره میکنن - بزار بگم تفکر اومانیستی حاکم بر جهان - بنیادهای فکری قویای برای خودشون بناکردن. نمیگم درست یا غلط، اما کارهایی که کانتها و هگلها و ویتگشنشتاینها کردن نتیجش این شد که الان اونها با براهینی اقلا از دید خودشون قانع کننده می تونن رابطه بین زنا و زلزله رو مسخره کنن.
اما دیدگاه الهی-اسلامی چه کرده در سالهای اخیر؟ حوزه علمیه قم و نجف و ... روی هم دیگه چی تحویل جامعه دادن؟ یکسری شارح ملاصدرا قویترین خروجی این سیستم بوده.
و گیرم هم - فرض محال که محال نیست - آدمهایی مثل علامه و سید حسین نصر آدمهایی در حد فلاسفه بزرگ غرب باشن، اینها تونستن این تفکرات رو در بین همه دانشمندان آکادمیکشون جا بندازن. پیش هر استاد فلسفه اینجا بری به خوبی فلسفه کانت رو برات شرح می ده و دلیل میاره که چرا ما نمیتونیم به وجود یا عدم وجود خدا پی ببریم. اما این سطح بالای فکری در جامعه آکادمیک ما هم حاکم نیست.
القصه، اینهایی که ما رو مسخره میکنن، به نظر من، دارن نون تلاش بیشترشون در فهمِ جهان رو می خورن، خواه فهم درست خواه فهم غلط (بماند که آیا اصلا فهم درست و غلط وجود دارد یا نه!)